Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر ایران؛ افشار سلیمانی* - اخیرا ولادیمیر پوتین در سخنرانی‌ خود، لهستان را تهدید کرد. او گفت : «غربِ لهستان هدیه استالین به لهستان است، اگر لهستان این را فراموش کند، ما این را به آنها یادآوری خواهیم کرد.»

  سرگئی ناریشکین، رئیس سرویس اطلاعات خارجی روسیه هم گفت:  «با مرگ سربازان اوکراینی، احتمال بیشتری وجود دارد که با سربازان لهستانی روبرو شویم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

اگر به تاریخ نظری بیفکنیم‌ خواهیم دید روابط لهستان و روسیه همواره پرتنش و لهستان مانع اصلی بر سر راه روسیه به سمت غرب بوده است.

  لهستان شاهزاده مسکو را در سال 1610 در دوران فرمانده مشهور لهستانی ژنرال سوبوسکی شکست داد و حتی مسکو را به مدت 2 سال در بردگی نگاه داشت. در همان زمان، ژنرال لهستانی پیلسودسکی در سال 1920 بلشویک ها را شکست داد و از عبور ارتش شوروی به غرب جلوگیری کرد.*

همچنین ارتش لهستان فعالانه از مردمانی که نهضت آزادی را علیه روسیه آغاز کردند، حمایت کرد. در سال 1918 به ارتش آزادیبخش خلق لهستان آموزش نظامی داده شد. تصادفی نیست که پارلمان کشورهای قفقاز را «سیم» (در آن زمان "سیم" که یک کلمه لهستانی بود) می نامیدند.

  لهستان همیشه سیاستی علیه روسیه داشته است. تصادفی نیست که روسیه آغاز دولت خود را دقیقاً در مبارزه برای آزادی علیه لهستانی‌ها می‌بیند. البته، درگیری کلاسیک کاتولیک-پرتو-اسلاوی نیز در اینجا نقش دارد. با این حال، روسیه بعداً 4 بار در تجزیه لهستان شرکت کرد. آرزوی بزرگ مرحوم لخ کاچینسکی برقراری روابط بسیار نزدیک و متقابل با کشورهای بالتیک، اوکراین، گرجستان و آذربایجان در برابر روسیه، ایجاد منطقه حائل بین غرب و روسیه و ایجاد یک بلوک متقابل با قدرت در برابر  روسیه بود.

به همین دلیل سازمان همکاری GUAM "گوام" توسط رهبران‌ گرجستان، اوکراین‌، آذربایجان‌ و مولدوای ،سالها پیش به عنوان "پادزهر" در برابر کشورهای مستقل مشترک المنافع  تاسیس شد.

   امروز لهستان به تنهایی قادر به اجرای سیاست میان دریائی خود نیست، از این رو  ایالات متحده و بریتانیا از لهستان حمایت می‌کنند. لهستان در حال حاضر به عنوان رهبر جدید اروپای مرکزی و شرقی با رشد تولید ناخالص داخلی و قابلیت های نظامی رو به رشد خود در حال ظهور است.

  از طریق لهستان، بلوک آنگلوساکسون تلاش می‌کند تا آلمان و فرانسه را مهار و از گسترش روسیه به غرب جلوگیری کند و یک منطقه حائل جدید از طریق بالتیک، مجارستان، جمهوری چک، اسلواکی، رومانی، اسلوونی، ترکیه و قفقاز ایجاد کند.

   به همین دلیل روسیه در آبخازیا، اوستیا و کریمه مداخله کرد و قفقاز را بعنوان هدف بعدی در استراتژی خود قرارداد. اما پس از مداخله روسیه در اوکراین، درهای باز شده به اروپا در زمان پطر کبیر در حال بسته شدن است، ایالات متحده قبلا دریای بالتیک را به "دریاچه داخلی" تبدیل کرده و روسیه تا حد زیادی اوکراین را از دست داده است.

 لهستان و حوزه بالتیک دروازه اصلی اروپا برای روسیه است. روسیه برای رسیدن به جهان از طریق دریای سیاه به ترکیه، عضو ناتو وابسته است. سقوط کامل اوکراین برای لهستان غیرقابل قبول است، لهستان اوکراین را به عنوان منطقه حائل در برابر روسیه می بیند. در حالی که روسیه، اوکراین را از نظر تاریخی، سیاسی و فرهنگی از دست داده است،

لهستان در حال به دست آوردن اوکراین به تمام معناست و به سرعت نفوذ خود را بر این کشور افزایش داده است. امروزه لهستان دروازۀ اصلی اوکراین به غرب است. پوتین ابتدا تسلیحات هسته ای را در بلاروس و سپس "واگنر" را در بلاروس مستقر کرد.همزمان با تصمیم مجلس بلاروس فعالیت "واگنر" در این کشور قانونی شد، علاوه بر آن کمپ های جدیدی در این کشور در مرز بلاروس و لهستان ساخته می‌شود.

  همزمان ارتش لهستان در حال انتقال نیرو به مرز بلاروس است. مداخله روسیه در لهستان یک حمله بسیار جدی خواهد بود. اگر این اتفاق بیفتد، ناتو باید طبق ماده 5 امنیت جمعی از لهستان محافظت کند، در غیر این صورت این امر به معنای فروپاشی و انحلال عملی ناتو خواهد بود. در عین حال، روسیه پوتین در تلاش است تا با افزایش فعالیت در بلاروس به عضویت سوئد و فنلاند در ناتو در حوزه بالتیک پاسخ دهد. فعالیت ارتش روسیه در مرز با لهستان برای این کشور غیرقابل قبول است.

  اهمیت بلاروس از نظر نظامی-استراتژیک به دلیل مرزهای آن علیرغم عدم دسترسی به دریا است. دقیقاً به همین دلیل است که پوتین در انتخابات گذشته لوکاشنکو را کاملاً به خود وابسته کرد. بلاروس می تواند نقش بسیار مهمی را در صورت وقوع جنگ احتمالی روسیه و ناتو ایفا کند.

د  ر منطقه مرزی لهستان و لیتوانی یک کریدور زمینی به طول حدود 100 کیلومتر به نام «سووالکی» وجود دارد. این کریدور «پاشنه آشیل» ناتو محسوب می شود. روسیه در جریان جنگ احتمالی  تلاش خواهد کرد با حمله سریع از خاک بلاروس کنترل این کریدور را به دست بگیرد و مسیر زمینی را به منطقه کالینینگراد خود باز کند و کشورهای بالتیک را از لهستان یعنی از دیگر کشورهای ناتو منزوی کند. چنین چیزی دست کم‌ از نظر تئوری امکان پذیر است.

  در عین حال، روسیه کشوری با تجربه بازیابی است، منابع زیادی دارد، می تواند طی 10-20 سال بهبود یابد. اروپایی‌ها در بروکسل معتقدند که این عملیات تهاجمی در رزمایش های غرب روسیه که از سال 2017 هر سال در بلاروس برگزار می شود، در حال آزمایش است. از سوی دیگر، ناتو تاکتیک‌های دفاعی از کریدور سووالکی را در رزمایش‌هایی که از همان سال در لیتوانی برگزار شد، آزمایش کرد.

  اگر روسیه می توانست از نظر تئوریک کریدور سووالکی را تصرف کند، دو وظیفه مهم انجام می شد: اول اینکه سیاست پوتین برای گسترش روسیه که با الحاق کریمه آغاز شد و جمع آوری سرزمین های امپراتوری سابق زیر یک پرچم، با موفقیت ادامه می یافت. دوم‌ اینکه  روسیه می توانست مانند بلاروس یک "سکوی" مهم در مرزهای ناتو باشد و پس از به دست آوردن آن، پس از کریمه یک مسیر زمینی با کالینینگراد باز می کرد.

 

ضعیف ترین نقطه ناتو - کریدور سووالکی و چگونگی پاسخ به تحرکات روسیه 

  تنش ها بر سر راهرو مهم و استراتژیک سووالکی که لهستان را به لیتوانی و در نتیجه به لتونی و استونی متصل می کند، افزایش یافته است. این دالان باریک توسط کالینینگراد و بلاروس که توسط الکساندر لوکاشنکو، متحد ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه رهبری می شود، محاصره شده است. اگر پوتین این کریدور را تصرف کند، ارتباط سه کشور بالتیک با بقیه ناتو قطع خواهد شد.

  گروه شبه‌نظامی واگنر که در ماه گذشته به عنوان سربازان طوفان روسیه در اوکراین خدمت کرده و به وحشیگری معروف است، در حال آموزش نیروهای ویژه بلاروس در یک زمین آموزشی نظامی در سه مایلی مرز لهستان است. به گفته پریگوژین‌ فرمانده عالی رتبه این گروه، پس از قیام نظامی علیه ستاد کل روسیه در ماه ژوئن، حدود ده هزار سرباز "واگنر" در بلاروس مستقر شدند. لوکاشنکو با آگاهی از نگرانی های لهستان در مورد گروه واگنر، علاقمند است لهستانی ها را مسخره کند

  در اوایل ماه جاری، دو هلی‌کوپتر بلاروسی حریم هوایی لهستان را در نزدیکی Bialowieza در جنوب کریدور سووالکی نقض کردند. هفته گذشته، بلاروس مانورهای نظامی را در منطقه گرودنو در مجاورت کریدور سووالکی آغاز کرد که باعث افزایش نگرانی در لهستان و لیتوانی شد. این حرکات به طور شگفت انگیزی با سایر تحریکات پوتین همزمان است. در اواخر ژوئیه،

 او ورشو را متهم کرد که "در نظر دارد بخشی از اوکراین را پس بگیرد" و همچنین زمین های تاریخی‌ای را که در طول جنگ جهانی دوم توسط رهبر شوروی جوزف استالین از لهستان غصب شده بود. پوتین همچنین تاکید کرد: معلوم است که آنها سرزمین بلاروس را نیز آرزو می کنند.

 لفاظی های تند پوتین با عملیات نظامی همراه بود. وی علاوه بر اعزام گروه واگنر به بلاروس، در تلاش است تا از خاک بلاروس برای تجاوز به اوکراین استفاده کند و اخیراً رسماً اعلام کرد که روسیه تسلیحات هسته ای در بلاروس مستقر کرده است.

 روسیه در ماه ژوئن مانور نظامی عظیمی را در دریای بالتیک برگزار کرد. در همان زمان، ناتو با مانور دریایی برنامه ریزی شده سالانه و بلندمدت BALTOPS پاسخ داد. در این ماه، مسکو تمرین بزرگتر "سپر اقیانوس" را در منطقه بالتیک با حضور شش هزار پرسنل، سی کشتی و قایق جنگی و سی هواپیما راه اندازی کرد.

اهداف پوتین روشن است. او سعی می کند قدرت دفاعی ناتو را آزمایش کند. او می‌خواهد بین متحدان ناتو اختلاف ایجاد کند و اعتماد اروپای مرکزی به ناتو را تضعیف کند. لهستان، لیتوانی و لتونی با تقویت مرزهای خود پاسخ دادند و ورشو حدود ده هزار نیروی نظامی را به مرز خود با بلاروس فرستاد.

پیشنهاد برخی کارشناسان نظامی شورای آتلانتیک به ناتو این است که:

1- ابتکارات لهستان و کشورهای بالتیک باید بخشی از پاسخ ناتو به تحریکات روسیه باشداما باید فراتر از محکومیت های لفاظی موجود باشد و باید آمادگی و توانایی های نظامی اتحاد را نشان دهد.

2- ناتو باید دارایی های دریایی، هوایی و زمینی را در سایر کشورهای عضو اتحاد مستقر کند و تمرینات اعلام نشده را در دروازه سووالکی انجام دهد. هدف نشان دادن و آزمایش آمادگی عملیاتی در هماهنگی با نیروهای لهستانی و لیتوانیایی و گردان های رزمی پیشروی ناتو بود که در حال حاضر در آن دو کشور مستقر هستند.

3- گروه ضربت مشترک (VTJF) باید با آمادگی بسیار بالا به عنصر ایده آلی برای تشکیل پایه این نمایش قدرت تبدیل شود. این نیرو متشکل از بیست هزار سرباز به همراه اجزای نیروهای هوایی، دریایی و عملیات ویژه و همچنین یک تیپ پنج هزار نفری زمینی چندملیتی است. عناصر پیشرو موظفند ماموریت جابجایی را ظرف سه روز به پایان برسانند. در طول جنگ سرد، ناتو به این روش به تحریکات نظامی اتحاد جماهیر شوروی پاسخ داد. اکنون نیز باید به تحریکات مشابه پوتین در منطقه سووالکی پاسخ مشابه داده شود و اقدامات مشابهی انجام شود.

4- با استقرار VTJF در منطقه، ناتو می‌تواند نشان دهد که از درگیری با روسیه هراسی ندارد.از آنجا که تصور روسیه هراسی را رهبران متفقین با پیامهای مکرر مبنی بر عدم دخالت ناتو در مناقشه ای که با مداخله روسیه در اوکراین آغاز شد را در ذهن پوتین ایجاد نموده و این اظهارات پوتین را تشویق می کندتا عزم اتحادناتو را زیر سوال ببرد باید با اقداماتی نسبت به زدوده شدن این تصور از ذهن رهبران روسیه  تلاش جدی صورت گیرد.

با این حال، چنین جابجایی می تواند بر اثربخشی استراتژی نظامی جدید ناتو که در اجلاس جولای در ویلنیوس پیشنهاد شده بود، تأکید کند. مفهوم بازدارندگی و دفاع از فضای یورو آتلانتیک قرار بود پاسخ مؤثرتری به تجاوزات علیه اتحاد ناتو ، از جمله تحریکات پوتین در نزدیکی سووالکی ارائه دهد. چنین "تمرین نامحدود" به جوانسازی مداوم ذهنیت جنگی اتحاد، تجربه مقاومت سریع و قاطعانه در برابر تحریکات روسیه با نمایش قاطعیت، اتحاد و قدرت کمک خواهد کرد.

برخی ممکن است استدلال کنند که این امر روسیه را تحریک می کند. اما اگر چیزی از تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 آموخته شود، این است: تجمع نیروهای مسکو در مرزهای اوکراین در ماه‌های منتهی به حمله تنها باعث جسارت پوتین در ناکامی ائتلاف در اعزام نیروهای بیشتر به اروپای مرکزی شد. هنگام در نظر گرفتن تحریکاتی که منجر به یک تمرین اضطراری شد، رویدادهای اخیر در کریدور سووالکی باید در صدر فهرست باشد

روند تحولات در جنگ روسیه علیه اوکراین نشان میدهد در صورتی که این جنگ به هرطریق ممکنی در اسرع وقت خاتمه نیابد بر پیچیدگیهای آن افزوده خواهد شد و فرسایشی خواهد بود و چه بسا به رویارویی مستقیم ناتو-روسیه بیانجامد هر چند که اوکراین درحال حاضر نقش پروکسی ناتو را در این رویارویی ایفا میکند .

 
*پژوهش‌گر و تحلیل‌گر مسائل بین المللی و سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان 

 

پی‌نوشت:

۱۰۳ سال از زمانی که ارتش لهستان به رهبری جوزف پیلسوردکی، بلشویک ها را به رهبری لنین شکست داد می گذرد. امروز مردم و دولت لهستان جشن ملی لهستان، روز ارتش لهستان را جشن می‌گیرند. به لطف این پیروزی تاریخی، لهستان راه شوروی به غرب را مسدود کرد و تهاجم شوروی به اروپای غربی را 35 سال به تعویق انداخت. پیلسودسکی علاوه بر اینکه بنیانگذار لهستان مدرن است، به خاطر حمایت تاریخی خود از مردم قفقاز  علیه امپریالیسم روسیه در یادها مانده است. ژنرال لهستانی یکی از قدرتمندترین ژنرال های اروپا و یکی از پدران‌ رهبران مردم لهستان محسوب می‌شود .

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فساد یلتسین و نگاه امنیتی پوتین، موانع اصلی توسعه‌نیافتگی روسیه نتایج جنگ اوکراین برای پوتین و روسیه و جهان

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: پوتین لهستان ارتش لهستان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۹۲۷۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افشاگری دی‌ولت از سند محرمانه‌ای که می‌توانست به جنگ اوکراین پایان دهد

نشریه آلمانی دی ولت شرح مفصلی از پیش‌نویس یک پیمان صلح برای پایان دادن به جنگ بین اوکراین و روسیه بر اساس توافق‌نامه استانبول منتشر کرده که هرگز در بهار ۲۰۲۲ امضا نشد. این نشریه می‌نویسد: حتی با اینکه دو سال گذشته، این معامله همچنان سودآور به نظر می‌رسد.

به گزارش ایسنا، در مقاله دی‌ولت از این سند آمده است: هر دو طرف متخاصم تا ۱۵ آوریل ۲۰۲۲ تقریباً روی همه نکات توافق داشتند، بجز چند مورد که باید شخصاً توسط ولادیمیر پوتین و ولودیمیر زلنسکی، رئیسان جمهور روسیه و اوکراین در نشست سران مورد بحث قرار می‌گرفت، اما این اتفاق هرگز نیفتاد.

براساس این گزارش، طبق ماده یک پیش نویس معاهده، اوکراین متعهد به «بی‌طرفی دائمی» می‌شد. بنابراین، کی‌یف از هرگونه عضویت در ائتلاف‌های نظامی از جمله ناتو، خودداری می‌کرد؛ همچنین هرگز به دنبال «دریافت، تولید یا دستیابی» سلاح‌هسته‌ای نمی‌رفت، به نیروهای خارجی اجازه ورود به کشورش را نمی‌داد و زیرساخت‌های نظامی خود از جمله فرودگاه‌ها و بنادر دریایی را در اختیار کشور دیگری قرار نمی‌داد. علاوه بر این، کی‌یف از برگزاری مانورهای نظامی با مشارکت خارجی و از شرکت در هرگونه درگیری نظامی خودداری می‌کرد. طبق ماده سه این سند، هیچ چیز مستقیماً مانع از عضویت کی‌یف در اتحادیه اروپا نمی‌شد و در مقابل، روسیه قول می‌داد که دیگر به اوکراین حمله نکند.

در این توافقنامه تاکید شده بود: برای اینکه کی‌یف بتواند از این موضوع مطمئن شود، مسکو موافقت می‌کرد که پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد - ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، چین و خود روسیه - تضمین‌های امنیتی جامعی را به اوکراین ارائه دهند. در ماده پنج پیش نویس معاهده، کی‌یف و مسکو بر روی مکانیزمی به توافق می‌رسیدند که یادآور مقررات کمک ناتو است. در صورت «حمله مسلحانه به اوکراین»، کشورهای ضامن متعهد می‌شوند که از کی‌یف در حق دفاع از خود، که در منشور سازمان ملل آمده است، حداکثر به مدت سه روز حمایت کنند. این کمک می‌توانست با «اقدام مشترک» تمام یا یکی از قدرت‌های ضامن انجام شود.

براساس این گزارش، طبق ماده ۱۵، این معاهده باید توسط هر یک از کشورهای امضا کننده به تصویب می‌رسید تا از قدرت الزام آور تحت قوانین بین‌المللی اطمینان حاصل شود. با این حال، ضمانت‌های امنیتی روی میز در بهار ۲۰۲۲ نیاز به تایید ایالات متحده، چین، بریتانیا و فرانسه داشت.

در بخش دیگری از این توافقنامه، ماده ۸ می‌گوید که کریمه و بندر سواستوپل از ضمانت‌های امنیتی مستثنی هستند. بنابراین، کی‌یف در واقع کنترل شبه جزیره را به روسیه می‌داد. در این سند مشخص نیست که کدام بخش از شرق اوکراین باید از وعده‌های کشورهای ضامن در مورد حفاظت حذف شود و بر این اساس تحت کنترل روسیه باقی بماند. اما بیانیه استانبول نشان می‌دهد که کی‌یف موافقت کرده است که بخش‌هایی از مناطق دونتسک و لوهانسک را که روسیه پیش از شروع جنگ کنترل می‌کرد، تحت اختیار داشته باشد. در حالی که روسیه خواستار تعیین مرزهای دقیق در نشست پوتین و زلنسکی بود، کی‌یف با تاکید بر این که این مرزها بر اساس تفسیر اوکراینی باشد، امتناع کرد.

دی ولت نوشته است: در جریان مذاکرات، روسیه به صراحت اعلام کرد که آماده خروج از اوکراین است، اما نه از کریمه و آن بخش از دونباس که باید از ضمانت‌های امنیتی مستثنی شود. یعنی روسیه باید در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ نیروها را اساساً از اوکراین خارج می‌کرد. سران کشورها باید جزئیات خروج نیروها را مستقیماً بررسی می‌کردند. مسکو درخواست اوکراین مبنی بر اینکه کشورهای ضامن می‌توانند در صورت حمله، منطقه پرواز ممنوع بر فراز اوکراین ایجاد کنند، رد کرد.

به نوشته این روزنامه، اندازه آینده ارتش اوکراین نیز حل نشده باقی ماند. کی‌یف تا حدی به درخواست‌های روسیه برای غیرنظامی‌سازی پاسخ می‌داد. بر اساس ضمیمه یک، مسکو از کی‌یف می‌خواست ارتش خود را به ۸۵ هزار سرباز کاهش دهد و اوکراین یک گروه ۲۵۰۰۰۰ سرباز را پیشنهاد کرد. در مورد میزان تجهیزات نظامی نیز نظرات متفاوت بود. روسیه خواستار کاهش تعداد تانک‌ها به ۳۴۲ تانک شد، در حالی که کی‌یف می‌خواست آن را به ۸۰۰ دستگاه برساند. اوکراین فقط می‌خواست تعداد خودروهای زرهی را به ۲۴۰۰ دستگاه کاهش دهد. در حالی که روسیه خواستار باقی ماندن تنها ۱۰۲۹ دستگاه بود. تفاوت در مورد توپخانه نیز بسیار زیاد بود. مسکو ۵۱۹ توپ را برنامه‌ریزی کرده بود، کی‌یف - ۱۹۰۰. کی‌یف می‌خواست ۶۰۰ سامانه موشک پرتاب چندگانه با برد تا ۲۸۰ کیلومتر را حفظ کند. طبق برنامه روسیه، باید ۹۶ عدد از آنها با حداکثر برد ۴۰ کیلومتر وجود داشته باشد. به درخواست روسیه، تعداد خمپاره‌ها باید به ۱۴۷ و موشک‌های ضد تانک - به ۳۳۳، به درخواست کی‌یف - به ترتیب به ۱۰۸۰ و ۲۰۰۰ کاهش یابد. علاوه بر این، قرار بود نیروی هوایی اوکراین کاهش یابد. مسکو خواستار ترک ۱۰۲ جنگنده و ۳۵ هلیکوپتر بود، کی‌یف بر ۱۶۰ هواپیما و ۱۴۴ هلیکوپتر اصرار داشت. بر اساس پیشنهاد روسیه، نیروی دریایی اوکراین باید دو ناو جنگی می‌داشت، طرف اوکراینی - هشت فروند می‌خواست.

در این گزارش آمده است: اوکراین با بخشی از خواسته‌های فدراسیون روسیه موافقت نکرد - تبدیل زبان روسی به عنوان دومین زبان رسمی در اوکراین، لغو تحریم‌های متقابل و انصراف از دعاوی در دادگاه‌های بین‌المللی. اما حتی با در نظر گرفتن این واقعیت که برخی از نکات بحث برانگیز باقی مانده بود، پیش نویس توافق نشان می‌دهد که طرفین چقدر به توافق صلح احتمالی در آوریل ۲۰۲۲ نزدیک بودند. قرار بود پوتین و زلنسکی در یک گفتگوی شخصی اختلافات باقی مانده را حل کنند.

به نوشته دی‌ولت، حتی پس از گذشت بیش از دو سال از جنگ، این توافق همچنان یک معامله خوب به نظر می‌رسد. یکی از اعضای هیئت مذاکره کننده اوکراینی به دی ولت گفت: «این بهترین معامله‌ای بود که می‌توانستیم انجام دهیم. اوکراین چندین ماه است که در حالت تدافعی قرار گرفته و متحمل خسارات سنگینی شده است. با نگاهی به گذشته، اوکراین در آن زمان در موقعیت مذاکره قوی‌تری نسبت به اکنون قرار داشت.

این نشریه می‌نویسد: مذاکره کنندگان در آن زمان تصور می‌کردند که زلنسکی و پوتین این سند را در آوریل ۲۰۲۲ امضا می‌کنند. دیوید آراخامیا، مذاکره کننده اوکراینی در نوامبر ۲۰۲۳ در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که چرا پوتین و زلنسکی هرگز در نشست نهایی صلح مورد انتظار ملاقات نکردند. او گفت بوریس جانسون، نخست وزیر وقت انگلیس در ۹ آوریل به کی‌یف آمد و گفت لندن هیچ چیزی با پوتین امضا نخواهد کرد و اوکراین باید به جنگ ادامه دهد. جانسون بعداً این ادعا را رد کرد. با این حال، دلایلی برای شک وجود دارد که پیشنهاد ارائه تضمین‌های امنیتی به اوکراین در توافق با روسیه در این مرحله شکست خورد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • تغییر مجدد معادلات جنگ اوکراین
  • دوگین: اوکراین نباید وجود داشته باشد!
  • رمزگشایی از محرومیت ورزشی روسیه/ نوبت اسرائیل هم می رسد؟
  • «دوگین»: اوکراین نباید وجود داشته باشد
  • پشت‌ پرده مذاکرات مسکو و کی یف / توافق روسیه و اوکراین چطور از دست رفت؟
  • کمک‌ های جدید آمریکا چه معنایی برای اوکراین و پوتین دارد؟
  • کمک‌های جدید واشنگتن چه معنایی برای کی‌یف و پوتین دارد؟
  • روسیه تسلیحات غربی را قبل از تحویل به ارتش اوکراین نابود می‌کند
  • افشاگری دی‌ولت از سند محرمانه‌ای که می‌توانست به جنگ اوکراین پایان دهد
  • هیچ بستری برای مذاکره بین اوکراین و روسیه وجود ندارد